اگر که درد تو در ناله ام اثر دارد
و گر که از دل من روح تو خبر دارد
مزن به سینه ی من دست رد، نباید دید
برادری به دلش این همه شرر دارد
اگر چه خواهر تو بی بضاعت است اما
ببین میان بساطش دو تا پسر دارد
یکی برای رسیدن به اکبر و قاسم
که شوق و شور پریدن به بال و پر دارد
که دیگری که امید دلش به اذن شماست
که ذره ای غمت از روی سینه بردارد
و من تعجب از این می کنم، نمی دانم
برادرم به زبان، نه چرا دگر دارد
برای نجمه و لیلا «اگر» نیاوردی
همین که نوبت من شد هزار «اگر» دارد؟
حلال شان شده شیرم که خون شان ریزد
به پای خون خدا پس نگو خطر دارد
پاسخ دهید