بهترین بنده ی خدا زینب
هل اتی زینب ، انّما زینب
ریشه ی صبر انبیا زینب
زینبا،زینبا و یا زینب
** بانی روضه های غم زینب
** تا ابد مبتلای غم زینب
گفت: ای مصطفای عاشورا
ای فدای تو زینب کبری
تو علی هستی و منم زهرا
پس فدایت تمام پهلوها
** سر خواهر فدای این سر تو
** همه ی ما فدای اکبر تو
گفت: ای شاه ما اجازه بده
حضرت کربلا اجازه بده
جان این بچه ها اجازه بده
یا به این دو ، و یا اجازه بده
** قبل از آن که سر تو را ببرند
** سر این خواهر تو را ببرند
من هوای تو را به سر دارم
به هوای تو بال و پر دارم
از غریبی تو خبر دارم
دو پسر نه! دو تا سپر دارم
** زحمت ام را بیا به باد مده
** اشتیاق مرا به باد مده
در دل خیمه خسته اند این دو
سر راهت نشسته اند این دو
دل به لطف تو بسته اند این دو
با بزرگان نشسته اند این دو
** این دو با یار تو بزرگ شدند
** با علمدار تو بزرگ شدند
در کرم، سائلی به دست آور
زین دو تا حاصلی به دست آور
سپر قابلی به دست آور
« تا توانی دلی به دست آور »
** نظرت هم اگر نمی باشد
** « دل شکستن هنر نمی باشد »
ای فدایت تمامی سرها
سر چه باشد به پای دلبرها
از چه در اشتیاق خواهرها
تو نظر می کنی به دیگرها
** آخرش یا اجازه می گیرم
** یا همین کنج خیمه می میرم
ای برادر اشاره ای فرما
ذوق شان را نظاره ای فرما
رد مکن ، راه چاره ای فرما
لااقل استخاره ای فرما
** شاید این بچه های من بروند
** شاید این دو به جای من بروند
زار و گریان مکن مرا جانا
ردّ احسان مکن مرا جانا
مو پریشان مکن مرا جانا
باز طوفان مکن مرا جانا
** ورنه نیزه به دست می گیرم
** جانِ هر آنچه هست می گیرم
تو اگر مبتلا شوی چه کنم؟
پیش چشمم فدا شوی چه کنم؟
پیش من سر جدا شوی چه کنم؟
کشته ی زیر پا شوی چه کنم؟
** وای اگر حنجرت شکسته شود
** پیش من پیکرت شکسته شود
این دلم کوه غم شود بد نیست
قدّ من گرچه خم شود، بد نیست
رفتنت دیر هم شود بد نیست
چندتا نیزه کم شود بد نیست
** این دو که روبروی تو هستند
** پیش مرگ گلوی تو هستند
پاسخ دهید