خودم را از اول ، دوباره کشیدم

خودم را از اول ، دوباره کشیدم

نشستم برایت ستاره کشیدم

کمی گریه کردم و پایین چشمم

نشستم دو تا راه چاره کشیدم

نشستم در این روضه های پر از نور

بهشتی پر از استعاره کشیدم

و آن دست هایی که سینه زنت بود

شبیه هزاران مناره کشیدم

به دنبال تو انبیاء را پیاده

تو را روی نیزه سواره کشیدم

و چندین شب بعد، در یک خرابه

تو را روی دست ستاره کشیدم

نمی شد بخوانی ؛ ولی روضه اش را

فقط یک کمی با اشاره کشیدم

قد کوچکش خم شده بود و او را

در آغوش یاس بهاره کشیدم

دل علقمه خون شد آن لحظه که

سرش معجری پاره پاره کشیدم

شاعر:
نوع شعر: غزل

پاسخ دهید