عزاداری بر امام حسین علیه السلام عامل سعادت ابدی
تبدیل اشک بر سیدالشهدا(ع) به رحمت و شفاعت
در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که تمام اعمال شایسته انسان را قابل تبدیل و تغییر به نعمتهای عظیم الهی در روز قیامت میداند. این تبدیل و تغییر، شواهد زیادی در عالم مادّه دارد. به عنوان نمونه، خاک که یک عنصر مادی است، قابلیّت تبدیل به موجودات گیاهی، نباتی، حیوانی و انسانی را دارد. خداوند متعال در سوره آلعمران میفرماید:
(یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً)[۱]
جمله(ما عَمِلَتْ)در آیه فوق به صورت ماضی استعمال شد که به معنای انجام اعمال در زمان گذشته است. با توجه به این معنا خداوند در این آیه میفرماید: «انسانها در روز قیامت تمام اعمال صالحی که در دنیا انجام دادهاند را مقابل خود میبینند و هیچ عملی محو یا نابود نمیشود.» یکی از این اعمال شایسته، اشک بر حضرت سیّدالشهدا (ع) است. در روز قیامت خداوند متعال این اشک را به نعمتهای دیگری تبدیل میکند و سپس برای انسان نمایان میشود.
نکته دیگر آنکه هر اشکی قابلیّت و استعداد تبدیل به نعمتهای دیگر را ندارد. به عنوان نمونه، اگر انسان در کنار آتشی بایستد و اشک بریزد هیچ ارزشی ندارد؛ زیرا متعلّق و عامل اشک، آتش بود. امّا اگر کسی برای حضرت سیّدالشهدا (ع) اشک بریزد، ارزش فراوانی دارد؛ زیرا ارزش هر چیزی با متعلّق آن آشکار میشود و در اینجا متعلّق و علّت اشک، حضرت امام حسین (ع) است.
امامان معصوم:میفرمایند: اشکی که برای حضرت سیّدالشهدا (ع) ریخته شود، در روز قیامت به سه صورت پدیدار و متجلّی میشود، اوّل: موجب آمرزش گناهان خواهد شد.[۲] دوّم: به رحمت پروردگار تبدیل میشود که به صورت بهشت نمایان خواهد شد.[۳] سوّم: سبب شفاعت پیامبر (ص)، حضرت زهرا (س) و دیگر معصومان: خواهد شد.[۴]
خداوند، ضامن بقای عزاداری حسینی
در طول تاریخ همواره مشاهده شده است که افراد جاهل و نادان، با الفاظ دوپهلو و فریبنده و القائات شیطانی سعی دارند با گریه بر حضرت سیّدالشهداء (ع) مخالفت کنند. در این راستا از نیروهای شیطانی خود استمداد میگیرند و با تبلیغات گسترده سعی دارند این گریه با ارزش را از شیعیان گرفته و آن را عمل بیارزشی جلوه دهند. امّا معصومین: عمل آنان را باطل و بیفایده میدانند، چرا که در گفتار ایشان تصریح شد که خداوند گریه بر محبوب خود را تا روز قیامت تضمین میکند[۵].
به عنوان نمونه میتوان به این روایت استناد کرد: بعد از آنکه رسول خاتم (ص)خبر شهادت حضرت امام حسین (ع) را به حضرت زهرا (س) ابلاغ میکند میفرمایند: «محال است اقامه عزا و گریه بر حسین (ع) خاموش شود؛ بلکه هر نسلی آن را به نسل دیگر انتقال میدهند و این عمل تا روز قیامت ادامه دارد. وقتی عدّهای از شیعیان گریه کنند و عمرشان به پایان برسد، خداوند افراد دیگری را جایگزین آنها میکند.»[۶]
در چند سال اخیر کشور آمریکا به همراه اسرائیل غاصب سرمایهگذاری هنگفتی انجام دادند تا بتوانند به این جلسات حسینی خاتمه دهند؛ امّا آنان نمیدانند که عمل آنان بیفایده بوده و هرگز اهداف آنان تحقق نمییابد.
صدای عزاداری بر سیدالشهدا (ع) از با ارزشترین صداها
صدای گریه و عزاداری بر امام حسین (ع) مفاهیم عرشی بلندی دارد که هیچ صدایی نمیتواند آن را خاموش کند. این صدای زیبا، ارواح خفتگان را بیدار کرده و جان تازهای در کالبد انسان ایجاد میکند. صدای ناله و گریه برای حضرت سیّدالشهدا (ع) همان چیزی است که رسول خاتم (ص)در ۱۴۰۰ سال قبل آن را پیشبینی کرده بود. در منابع روایی آمده است: «وقتی پیامبر (ص) خبر شهادت امام حسین (ع) را به دختر گرامیشان دادند، حضرت زهرا (س) به شدت گریست، سپس پیامبر (ص) حضرت زهرا (س) را آرام نمود و فرمود: «در آینده انسانهایی پا به عرصه وجود میگذارند که برای فرزندت حسین (ع) همچون مادر داغ دیده گریه میکنند.»[۷]
صدای ناله فرشتگان در عزای حسینی
پیروان و شیعیان امام حسین (ع) تنها موجوداتی نیستند که برای عزای ایشان اشک میریزند و ناله سر میدهند؛ بلکه فرشتگان الهی نیز در مجالس عزای حسینی شرکت کرده و از نورانیت این مجالس بهرهمند میشوند.[۸] «وقتی عدّهای از فرشتگان با این نور درخشان به سوی آسمان اوج میگیرند، فرشتگان دیگر از آنان میپرسند: این نور را از کجا به دست آوردید؟ آنان در پاسخ میگویند: در مجالس حسینی». آن گروه به سمت پروردگار رفته و عرض میکنند: به ما اجازه دهید تا لحظاتی در مجالس عزای حضرت سیّدالشهدا (ع) شرکت کنیم. خداوند میفرماید: میتوانید به زمین بروید و از تابش انوار این مجالس بهرهمند شوید، امّا اگر مجلس عزا به پایان رسیده بود در و دیوار آن مجلس را لمس کنید تا نوری به شما بتابد.»[۹]
ارزش قطرات اشک در عزای امام حسین (ع)
بعد از آنکه حضرت ابراهیم (ع) هاجر (س) و فرزندش اسماعیل (ع) را در سرزمین بیآب و علف مکّه تنها گذاشت، فرزند خردسالش پای به زمین زد و آب زمزم از آن جاری شد؛[۱۰] امّا خداوند در عوض روزهایی که در صحرای کربلا مانع آبرسانی به حضرت سیّدالشهدا (ع) شدند، میلیونها چشم گریان را همچون چشمهای جاری، به امام حسین (ع) بخشید و سرمنشأ اشکهای شیعیان، چشمههای الهی است و این قطرات اشک، همان قطرات چشمههای بهشتیاند.
هر قطره از قطرات اشک بر امام حسین (ع) در روز قیامت ارزش زیادی دارد. به گونهای که حضرت امام صادق (ع) میفرماید: «اگر قطرهای از این اشک وارد آتش جهنم شود، همه آن را خاموش میکند.»[۱۱]
بعد از خلقت عالم آفرینش، خداوند دوست داشت نام حضرت سیّدالشهدا (ع) همواره بر سر زبانها باشد. پس خداوند امام حسین (ع) را مایه نجات انسانها، حتی حضرت آدم (ع) قرار داد؛ زیرا وقتی حضرت آدم (ع) مصائب حضرت سیّدالشهدا (ع) را از سوی پروردگار شنید، بسیار گریست و خداوند به خاطر این گریه، توبه او را پذیرفت و او را به بهشت برین رهنمون کرد.[۱۵]
حال که یقین داریم خداوند خون حضرت سیّدالشهدا (ع) و گریه بر ایشان را صیانت میکند، خود را در مسیر این جریان الهی قرار میدهیم و بر مصائب حضرت اشک میریزیم. البتّه شیعیان از وقتی که در رحم مادر به وجود آمدند تا لحظه مرگ، این مهر را در دل دارند و آن را با متاع ناچیز دنیا عوض نمیکنند.
من غم مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
مهر تو را به عالم امکان نمیدهم
روز اوّل کآمدم، دستور تا آخر گرفتم
این گنج پربهاست، من ارزان نمیدهم
(سیّد رضا مویّد)
خبر غیبی حضرت زینب (س) درباره ساختن بارگاه برای سیدالشهدا (ع)
یکی از موارد اخبار غیبی حضرت زینب کبری (س) پیرامون ساخت بارگاه و حرم برای حضرت سیدالشهدا (ع)و یارانش بود. ایشان تربیت شده مکتب حضرت امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا (س) بود و علوم فراوانی را از خاندان وحی فرا گرفته بود.[۱۶]
بعد از جریان عاشورا و مصائب عظیم آن، از افرادی که نقش عمدهای در اعتلای فرهنگ عاشورا ایفا کرد، حضرت زینب کبری (س) بود. حضرت زینب (س) بیتابی حضرت سجاد (ع)را مشاهده کرد، به ایشان فرمود: «چرا اینگونه بیتاب میشوید، شیعیان و ارادتمندان ما در آینده به این سرزمین میآیند و بر بدنهای شهدای کربلا گنبد و بارگاه میسازند و در مصائب پدر بزرگوارت اشک میریزند و اقامه عزا میکنند.»[۱۷]
یکی دیگر از اخبار غیبی حضرت زینب (س)در کاخ شام و در برابر یزید بود. حضرت به یزید فرمود: «ثمّ کد کیدک واجهد جهدک؛ تو با حکومت ظاهری که در دست داری، بر اساس هوا و هوس، [برادر و خاندانم را به شهادت رساندی] تا آنجایی که ممکن بود به ما ظلم و ستم کردی»، امّا بدان حکومت تو زمان زیادی طول نمیکشد و شیعیان تا روز قیامت تو را لعنت میکنند و از خداوند میخواهند تو را به بدترین عذاب دچار کند. امّا در مقابل، شیعیان تا روز قیامت ما را به نیکویی یاد میکنند و ما را واسطه فیض الهی قرار میدهند:
«ولا تمحو ذکرنا»[۱۸]
علل و اسباب اشک انسان
عالم آفرینش به گونهای خلق شد که هر پدیدهای دارای علّت و اسباب گوناگونی است. اشک و گریه انسان نیز از این قاعده مستثنا نیست و برای خود عللی دارد. خداوند متعال در سوره مائده، یکی از اسباب گریه را بیان نمود:
(وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ)[۱۹]
بعضی از انسانهای حقجو، زمانی که گفتاری بر اساس حق و حقیقت بشنوند، چشمها و دیدگانشان پر از اشک میشود و این اشک برای خداوند باارزش خواهد بود. برای آشکار شدن مطلب، میبایست بخشهایی از آیه فوق شرح و توضیح داده شود:
(وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ)
اگر حرف «إذا» بر سر فعل ماضی بیاید، آن فعل را تبدیل به مضارع میکند. در اینجا «إذا» بر سر فعل ماضیِ (سَمِعُوا) آمد و معنای آن را به «بشنوند» تغییر داد. با توجه به این توضیح، معنای این بخش چنین میشود: «و زمانی که آنچه به سوی پیامبر (ص) نازل شده را بشنوند.»
(تَرى أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ)
واژه(الدَّمْعِ)در زبان عرب به معنای اشک[۲۰] و واژه(تَفِیضُ)به معنای فوران و جوشیدن است.[۲۱] خداوند به رسولش میفرماید: «با چشمان خود مشاهده میکنی که دیدگانشان پر از اشک میشود.» دلیل این اشک در قسمت بعدی آیه میآید:
(مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ)
«به سبب آنچه از حق شناختهاند اشک میریزند.» بنابراین شناخت و معرفت، موجب گریه میشود.
(یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا)
آنان با چشمان پر از اشک و با همه وجود میگویند: «ما به این کلام حق که از سوی پیامبر (ص) بر ما عرضه شده، ایمان آوردیم.» سپس به درگاه الهی چنین دعا میکنند:
(فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ)
آنان از خداوند میخواهند که در زمره شاهدان و گواهان روز قیامت قرار گیرند. منظور از شاهدان در قرآن، انبیا و حضرات معصومین: هستند.[۲۲]
سیّدالشهدا (ع) علّت اشک مؤمنان
در آیه قبل بیان شد که اهل معرفت، هر آنچه از حقیقت که بر پیامبر (ص) نازل شده را میپذیرند و اشک از چشمانشان جاری میشود. از سوی دیگر خداوند علاوه بر قرآن کریم، گوهرهای گرانبهایی را برای پیامبر (ص) نازل کرده است که همان عترت و اهلبیت ایشان: است. یکی از این گوهرهای ناب حضرت سیّدالشهدا (ع) است. با توجه به این مطلب میتوان آیه سوره مائده را اینگونه معنا نمود:
(وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ)
«اهل معرفت هر آنچه از حقیقت که بر پیامبر نازل شده، (که یکی از آن حقیقتها حضرت سیدالشهدا و شهادت ایشان است.) مشاهده کنند یا بشنوند، دیدگانشان از اشک جاری میشود.»
(یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا)
آنان میگویند: «خدایا! ما به امام حسین (ع) ایمان آورده و به ایشان دل بستیم.»
(فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ)
سپس از خداوند میخواهند آنان را با گواهان روز قیامت که یکی از آنان، حضرت سیّدالشهدا (ع) است محشور کنند.
از این نکته فهمیده میشود که چرا امیرمؤمنان علی (ع) فرزندشان امام حسین (ع) را عامل اشک هر مؤمنی دانسته و فرموده است:
«السلام علیک یا عبره کلِّ مؤمنٍ»[۲۳]
زیرا هرگاه مؤمنان و اهل معرفت، نام حضرت سیّدالشهدا (ع) را بشنوند، اشک از دیدگانشان جاری میشود.
ارزش کمترین مقدار اشک بر سیدالشهدا (ع)
همانگونه که در روایت فوق بیان شد، حضرت امام حسین (ع) علت و عامل اشک هر مؤمنی است. با جستجو در منابع روایی فهمیده میشود این تعبیر برای هیچ یک از معصومین: بجز حضرت سیّدالشهدا (ع) استعمال نشده است که این میتواند یکی دیگر از امتیازات و افتخارات حضرت بر دیگر ائمّه اطهار: باشد. نکته دیگر این است که خداوند میزان ایمان را وابسته به علاقه به حضرت سیّدالشهدا (ع) معرّفی میکند. به عبارت دیگر هر که بر عزای حضرت اشک بریزد، از زمره مؤمنان و سعادتمندان قرار میگیرد.
یکی از پرسشهای مهم آن است که انسان به چه مقدار اشک بریزد تا در زمره مؤمنان حقیقی قرار گیرد و بهشت بر او واجب شود. معصومین: بر این باورند که هر فردی، حتّی به اندازه بال مگسی اشک بریزد، به پاداش عظیمی از سوی پروردگار دست مییابد. أبی هارون مکفوف[۲۴] از حضرت امام صادق (ع) چنین نقل میکند:
«وَ مَنْ ذُکِرَ الْحُسَیْنُ عِنْدَهُ فَخَرَجَ مِنْ عَیْنِهِ مِنَ الدُّمُوعِ مِقْدَارُ جَنَاحِ ذُبَابٍ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَى الله عزّ و جلّ وَ لَمْ یَرْضَ لَهُ بِدُونِ الْجَنَّهِ[۲۵]؛
هر کسی که در نزد او نام جدّ بزرگوارمان، حضرت سیّدالشهدا (ع) برده شود و از دیدگان او، حتّی به مقدار بال مگسی اشک جاری شود، ثواب و پاداش آن فقط نزد خداوند متعال بوده و خدای منّان کمتر از بهشت برای گریه کننده راضی نمیشود.»
در این روایت حضرت امام صادق (ع) مقدار اشک را به کمترین شیء ممکن مثال زده و پاداش آن را بسیار عظیم دانسته است؛ به گونهای که کمترین پاداش آن بهشت است؛ امّا بالاترینِ پاداش در روایت بیان نشده است.
این روایت میتواند به مؤمنان و گریهکنندگان حضرت سیّدالشهدا (ع)، بشارتِ سعادتمندی و رستگاری در دنیا و آخرت را داده و آنان را خوشحال و راضی نماید.
بیپروایی، عناد و جهل، عامل سقوط دشمنان اولیای خدا
نقل است وقتى حضرت امام حسین (ع) بر خاک افتاد، شمر به سنان دستور داد تا سر از بدن حضرت جدا کند. سنان در پاسخ او گفت:
«و الله لا أفعل، فیکون جدّه محمّد (ص) خصمى»؛
به خدا قسم، من این کار را نمىکنم، چون جدّش دشمن من خواهد بود!»
«فغضب شمر لعنه الله و جلس على صدر الحسین (ع)و قبض على لحیته و همّ بقتله فضحک الحسین (ع)فقال له: أتقتلنى و لا تعلم من أنا؟؛
شمر از این سخن خشمگین شد و روى سینه مبارک حضرت نشست و محاسن ایشان را در دست گرفت و قصد کشتن امام را کرد؛ در این حال امام لبخندى زد و به او فرمود: چگونه مرا مىکشى؟ آیا نمىدانى من کیستم؟»
پاسخ شمر در این جا خیلى عجیب و تکان دهنده است. او گفت:
«فقال: أعرفک حق المعرفه: أمّک فاطمه الزهراء (س)، و أبوک على المرتضى (ع)، وجدّک محمّد المصطفی (ص)، و خصمک العلى الأعلى، أقتلک و لا أبالى[۲۶]؛
تو را به خوبی مىشناسم: مادرت فاطمه زهرا (س) و پدرت على مرتضی (ع) و جدّت محمّد مصطفی (ص) است. با این همه، پروردگار دشمن توست. از این رو، تو را مىکشم و باکى از چیزى ندارم!»
عناد و جهل انسان را به هر جایی میکشاند! وقتى انسان جاهل باشد و جاهلانه به دنبال معلّم و رهبر بگردد، به جاى پیامبراکرم (ص) به دام شیاطین، مارکس، هِگل و انگِلس مىافتد و به راحتى دین پیامبر‘ را به معاویه مىسپارد و به حضرت امیرالمؤمنین (ع) پشت مىکند و در خیال باطل خویش خدا را دوستدار یزید و دشمن امام حسین (ع) مىبیند.
از این روست که پیامبر اکرم (ص)جهل را بزرگترین فقر[۲۷] و امام رضا (ع)آن را سختترین دشمن انسان مىشمارند.[۲۸] چون اگر کسى با آن زندگى کند، ساختمان سعادت دنیا و آخرت خود را بر باد داده است.
پی نوشت ها:
[۱]. آلعمران(۳):۳۰؛ روزى که هر کس آنچه را از کار نیک انجام داده، حاضر شده مىیابد.
[۲]. امالی «صدوق»:۱۹۲؛ حضرت امام رضا (ع) میفرماید: «یابن شبیب، إن بکیت على الحسین (ع)حتى تصیر دموعک على خدیک غفر الله لک کل ذنب أذنبته، صغیراً کان أو کبیراً، قلیلا ًکان أو کثیراً.»
[۳]. العوالم:۵۳۴؛ «قالَ رَسُولُ الله (ص): یا فاطِمَهُ (س)! کُلُّ عَین باکِیهٌ یَوْمَ الْقِیامَهِ، إِلاّ عَینٌ بَکَتْ عَلی مُصَابِ الْحُسَیْنِ (ع) فَإِنَّها ضاحِکَهٌ مُسْتَبْشِرَهٌ بِنَعِیم الْجَنَّهِ.»
[۴]. بحارالأنوار: ۴۴/۲۹۲ باب ۳۴.
[۵] . اللهوف علی قتلی الطفوف: ۱۰ و الکافی: ۲/۴۸۳ حدیث ۷.
[۶]. بحارالأنوار:۴۴/۲۹۲، باب ۳۴. قسمتی از روایت : «لَمَّا أَخْبَرَ النَّبِیُّ (ص) ابْنَتَهُ فَاطِمَهَ بِقَتْلِ وَلَدِهَا الْحُسَیْنِ وَ مَا یَجْرِی عَلَیْهِ مِنَ الْمِحَنِ بَکَتْ فَاطِمَهُ بُکَاءً شَدِیداً وَ قَالَتْ یَا أَبَهْ مَتَى یَکُونُ ذَلِکَ قَالَ فِی زَمَانٍ خَالٍ مِنِّی وَ مِنْکِ وَ مِنْ عَلِیٍّ فَاشْتَدَّ بُکَاؤُهَا وَ قَالَتْ یَا أَبَهْ فَمَنْ یَبْکِی عَلَیْهِ وَ مَنْ یَلْتَزِمُ بِإِقَامَهِ الْعَزَاءِ لَهُ فَقَالَ النَّبِیُّ یَا فَاطِمَهُ! إِنَّ نِسَاءَ أُمَّتِی یَبْکُونَ عَلَى نِسَاءِ أَهْلِ بَیْتِی وَ رِجَالَهُمْ یَبْکُونَ عَلَى رِجَالِ أَهْلِ بَیْتِی وَ یُجَدِّدُونَ الْعَزَاءَ جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ فِی کُلِّ سَنَهٍ.»
[۷]. همان.
[۸]. در منابع روایی روایاتی وجود دارد که نشانگر گریه فرشتگان الهی برای مصائب حضرت سیدالشهدا (ع)است.
[۹]. قال ابوعبدالله (ع): «لیس من ملک فى السموات والأرض إلا یسألون الله تبارک و تعالى أن یوذن لهم فى زیاره الحسین (ع) ففوج ینزل و فوج یعرج.» کامل الزیارات:۱۱۱
[۱۰]. الکافی:۴/۲۰۱؛ «ابوعبدالله (ع) قال: فلما ولى إبراهیم قالت هاجر: یا إبراهیم إلى من تدعنا؟ قال: أدعکما إلى رب هذه البنیه قال: فلما نفد الماء وعطش الغلام خرجت حتى صعدت على الصفا فنادت هل بالبوادی من أنیس ثم انحدرت حتى أتى المروه فنادت مثل ذلک ثم أقبلت راجعه إلى ابنها فإذا عقبه یفحص فی ماء فجمعته فساخ ولو ترکته لساح.»
[۱۱]. کاملالزیارات: ۱۰۱، حدیث۶؛ «عَنْ مِسْمَعٍ کِرْدِینٍ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ الله (ع): مَا بَکَى أَحَدٌ رَحْمَهً لَنَا وَ لِمَا لَقِینَا إِلَّا رَحِمَهُ الله قَبْلَ أَنْ تَخْرُجَ الدَّمْعَهُ مِنْ عَیْنِهِ فَإِذَا سَالَ دُمُوعُهُ عَلَى خَدِّهِ فَلَوْ أَنَّ قَطْرَهً مِنْ دُمُوعِهِ سَقَطَتْ فِی جَهَنَّمَ لَأَطْفَأَتْ حَرَّهَا.»
[۱۲]. سبطبنجوزی(۶۵۴) مورخ و واعظ معروف و حنبلی مذهب است. او از مورخین معروف و سرشناس اهل تسنّن است و پس از شیخ مفید اخبار کربلا و عاشورا را نقل کرده است. کتاب تذکره الخواص من الأُمه بذکر خصائصالأئمه معتبرترین کتاب اوست.
[۱۳] . بحارالأنوار: ج ۴۴ ص ۳۱۸ ، امام حسین (ع) فرمودند: خداوند بر چهار گروه بسیار خشم و غضب گرفت اول یهودیان که عزیر را پسر خدا میدانستند و دوم مسیحیان که خدا را با روح القدس و عیسی (ع) همراه کردند و سوم مجوسیان که آفتاب و ماه را میپرستیدند و چهارم گروهی که تصمیم به قتل من گرفتند.
[۱۴]. الصواعق المحرقه: ۱۹۴؛ تذکره الخواص: ۱۵۴؛
[۱۵]. بحارالأنوار:۴۴/۲۴۲-۲۴۳.
[۱۶]. حضرت امام سجّاد (ع) به حضرت زینب (س) فرمود: «أنتَ بِحَمدلله عالِمه غیر معلّمه، فهمه غیر مفهمه».(احتجاج:۲/۳۱؛ بحارالأنوار:۴۵/۱۶۴)
[۱۷]. کامل الزیارت:۲۶۰-۲۶۶؛
[۱۸]. الاحتجاج:۲/۳۷؛ بخشی از احتجاج حضرت زینب (س) در کاخ یزید: «ثم کد کیدک، واجهد جهدک، فوالله الذی شرفنا بالوحی والکتاب، والنبوه والإنتخاب، لا تدرک أمدنا، ولا تبلغ غایتنا، ولا تمحو ذکرنا، و لایرحض عنک عارنا، وهل رأیک إلا فند، وأیامک إلا عدد، وجمعک إلا بدد، یوم یناد المنادی ألا لعن الله الظالم العادی.»
[۱۹]. مائده(۵):۸۳؛ و چون آنچه را که بر پیامبر اسلام نازل شد بشنوند، دیدگانشان را مىبینى که به سبب آنچه از حق شناختهاند لبریز از اشک مىشود و مىگویند. پروردگارا! ایمان آوردیم، پس ما را در زمرۀ گواهان [به حقّانیّت پیامبر و قرآن] بنویس.
[۲۰]. المنجد: ذیل ماده «دمع».
[۲۱]. المنجد: ذیل ماده «فیض».
[۲۲]. حضرت امام باقر (ع)فرمودند: «و لا یکون شهداء علی الناس إلا الأئمه: و الرسل، فأما الأمه فإنه غیر جایز أن یستشهدها الله، و فیهم من لا تجوز شهادته فی الدنیا علی حزمه بقل»؛ تفسیر نورالثقلین:۱/۱۳۵، حدیث۴۱۴؛ و تنها امامان و پیامبران بر مردم شهادت میدهند و ممکن نیست خود امّت از سوی خداوند به شهادت گرفته شوند، در حالی که در میان امّت کسانی هستند که شهادت آنها در دنیا حتّی بر (امور بیارزشی مانند) دستهای سبزی پذیرفته و معتبر نیست.
[۲۳]. کاملالزیارات: ۱۰۸. متن روایت چنین است: «عَنْ أَبِیعَبْدِالله (ع) قَالَ نَظَرَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ إِلَى الْحُسَیْنِ (ع)، فَقَالَ: یَا عَبْرَهَ کُلِّ مُؤْمِنٍ! فَقَالَ: أَنَا یَا أَبَتَاهْ؟ فَقَالَ: نَعَمْ یَا بُنَیَّ. سلام بر تو! ای کسی که مایه اشک هر مؤمنی هستی؛ امام حسین (ع) فرمود: آیا منظور شما، من هستم؟ حضرت فرمود: آری ای فرزندم.»
[۲۴]. نام کامل او موسی بن عمیر و اهل کوفه بوده است. او را جزو اصحاب امام باقر و امام صادق۸ برشمردند. (مستدرکات علم رجال الحدیث:۸/۴۷۰)
[۲۵]. کاملالزیارات:۱۰۴، روایت ۳.
[۲۶] . بحار الأنوار: ۴۵/ ۵۶.
[۲۷]. بحار الأنوار: ۲/۲۲؛ «قال (ص): یا علی (ع)! نوم العالم أفضل من ألف رکعه یصلیها العابد، یا علی (ع)! لا فقر أشد من الجهل.»
[۲۸]. الکافی:۱/۱۱، حدیث ۴؛ «الرضا (ع)یقول: صدیق کل امرء عقله، وعدوه جهله.»
منبع:
کتاب: آیین اشک و عزا در سوگ سیدالشهدا علیه السلام
نوشته: حجت الاسلام شیخ حسین انصاریان
www.erfan.ir
پاسخ دهید