نهال اهل حرم طعمه تبر شده است

نهال اهل حرم طعمه تبر شده است
تنت چقدر سزاوار بال و پر شده است
میان نیزه و شمشیر و خون حلالم کن
برات عشق من این قدر درد سر شده است
دوباره داغ دلم تازه شد که می بینم
تن تو از تن بابات زخم تر شده است
به عمه ات چه بگویم اگر تو را پرسید
قدش خمیده ببین دست بر کمر شده است
صدای مادرت از خیمه ها بلند شده
ز آنچه بر سرمان آمده خبر شده است
در این دقایق کوتاه قد بلند شدی
چه کرده اند قدت را که این قدر شده است
عمو چه خوب نبودی نظر کنی به تنم
برای تاخت اسبان شان گذر شده است

شاعر: علی اصغر ذاکری
نوع شعر: غزل

پاسخ دهید