کاروان سلاله های خدا ، کاروان امام عاشورا
کاروان بهشتیان زمین ، کاروان فرشتگان سما
یکی از نوکرانشان جبریل ، یکی از چاکرانشان حوا
گوشه ای از صدایشان داوود ، نفسی از دعایشان عیسی
نوجوانانشان چو اسماعیل ، پیرمردانشان خلیل آسا
زائر اشک هایشان باران ، تشنه مشک هایشان دریا
همه آیات سوره مریم ، همه چون کاف و ها و یا و الی…
یوسفان عشیره ی حیدر ، مریمان قبیله ی زهرا
کعبه می بیند و طواف ملک ، چشم تا کار می¬کند اینجا
کشتگان حوادث امروز ، صاحبان شفاعت فردا
تا به حالا ندیده هیچ کسی ، این همه آفتاب در یک جا
هردلی با دلی گره خورده است ، همه مجنون صفت ، همه لیلا
دارد این کاروان صحرایی ، دخترانی عفیفه و نوپا
همه با احترام و با معجر ، همه در پرده¬های حجب و حیا
پرده را از مقابل محمل ، باد حتی نمی¬برد بالا
دور تا دور شان بنی هاشم ، تحت فرمان حضرت سقا
پای علیا مخدره زینب ، روی زانوی اکبر لیلا
از غروب مدینه می آیند ، در زمینی به نام کرب وبلا
می رسیدند و یاد می کردند ، از سر و طشت و حضرت یحیی
حق نگهدار این همه مجنون ، حق نگهدار این همه لیلا
پاسخ دهید