کوفه سر فصل خزان است ، کجا می آیی؟

کوفه سر فصل خزان است ، کجا می آیی؟
حرف کینه به میان است ، کجا می آیی؟
بامهایی که همه گل به رویم می ریزند
ذاتشان سنگ پران است ، کجا می آیی؟
نیّتی که همه دنبال ادایش هستند
کشتن تشنه لبان است ، کجا می آیی؟
هنر مردم این طایفه مظلوم کشی است
گرگ همدست شبان است ، کجا می آیی؟
نذر کردند به رویت همه شمشیر کشند
بزمشان روی سنان است ، کجا می آیی؟
سر آویزه رسیده است به گوشم ، نرخ
سر شش ماهه گران است ، کجا می آیی؟
سم اسب است که بر کشته خود می کوبد
نعل هم مهر نشان است ، کجا می آیی؟

شاعر:
نوع شعر: غزل
دسته‌ها: اشعار. موضوعات: حضرت مسلم علیه السلام و شهادت.

پاسخ دهید