گنجشک پر ، جبریل پر ، بابا … سه نقطه
من پر ، تو پر ، هرکس شبیه ما … سه نقطه
عمه نه ! عمه بال هایش پر ندارد
حالا بماند در خرابه تا … سه نقطه
این محو یکدیگر شدن در این خرابه
یا اینکه ما را می پراند ، یا … سه نقطه
اصلاً چرا من خواستم پیشم بیایی
بابا شما که پا نداری تا … سه نقطه
یادت می آید روزهای در مدینه
دو گوشواره داشتم ؟ حالا … سه نقطه
وقتی لبت را زیر پای چوب دیدم
می خواستم کاری کنم امّـا … سه نقطه
¡
انگشت خود را جمع کرد و ناگهان گفت
انگشت پر ، انگشتر بابا … سه نقطه
پاسخ دهید