گُلِ پژمرده پژمردن ندارد
ز پا افتاده پا خوردن ندارد
مرا بگذار عمو برگرد خیمه
تن پاشیده که بردن ندارد
o
بیا شوق مرا ضرب المثل کن
تمام ظرف هایم را عسل کن
برای آنکه از دستت نریزم
مرا آهسته آهسته بغل کن
o
لبم بوی پدر دارد عمو جان
سرم شوق سفر دارد عمو جان
تمام سنگ ها بر صورتم خورد
یتیمی دردسر دارد عمو جان
پاسخ دهید